.

.

دریافت کد باکس ترس...

ترس...

می ترسم ... 

کسی بوی تنت را بگیرد ...

نغمه دلت را بشنود... 

و تو خو بگیری به ماندنش ... 

چه احساس خط خطی و مبهمی ست...

این عاشقانه های حسود من ...


کلی عکس خوشگل برای آواتار 1

[ دو شنبه 24 دی 1393برچسب:ترس,, ] [ 11:31 ] [ akharin 2 khtare khob ]
[ ]

ترس

بعد از مدرسه رفتم پایگاه بسیج.

گفتند اول یک رژه در شهر می رویم بعد اعزام. از ترس پدر و مادرم رژه نرفتم وپشت عکس بزرگ از امام پنهان شدم.

موقع حرکت هم پرده ماشین را کشیدم تا آنها متوجه من نشوند.

ازجبهه که تماس گرفتم پدرم گفت:

-خاک بر سرت! برات آجیل و میوه آورده بودیم.))

[ شنبه 5 مهر 1393برچسب:دلنوشته های من,ترس,مدرسه, ] [ 20:59 ] [ پریا ]
[ ]

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 13 صفحه بعد